اشعاری در مورد علم و دانش
اشعاری در مورد علم و دانش
میاسای زآموختن یکزمان ز دانش میفکن دل اندر گمان
زمانی میاسای زآموختن اگر جان همی خواهی افروختن
به آموختن گر ببندی میان ز دانش روی بر سپهر روان
توانا بود هر که دانا بود ز دانش، دل پیر، برنا بود
نکوهش مکن چرخ نیلوفرى را |
||
برون کن ز سر باد خیره سرى را |
||
تو چون مى کنى اختر خویش را بد |
||
مدار از فلک چشم نیک اخترى را |
||
درخت تو گربار دانش بگیرد |
||
به زیر آورى چرخ نیلوفرى را |
||
ادامه مطلب
[ سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۳۸ ب.ظ ] [ Sh_ Bahrami ]
[ ۰ ]